با وساطت مارلبورو

مي‌دوني، ديروز ما بالاخره همو بوسيديم، با وساطت يك سيگار البته. سيگاري كه هردو چند پكي به‌ش زديم و از بهترين قسمت‌هاي يك ديروز ِ خوب بود.

8 دیدگاه

دسته زندگي

8 پاسخ به “با وساطت مارلبورو

  1. سلام من پیشنهاد می دم جای مارلبرو اشنو یا همابکشی !!!!!!!

  2. باز دم این سیگار گرم که یک دودی ازش بلند شد از تو که هیچ بخاری بلند نمیشه!

  3. از آدمایی که دیگرانو تو لذتاشون شریک میکنن ممنونم.همیشه خوش باشی.

  4. مبارکه..همینجوری پیش بری به معراجم می رسی :دی

  5. فيروزه

    مي بينم كه همه ي دوستان صحبت از سيگار مي نگارند!!!به به دوستان عزيز!به به اين همه توافق و تفاهم.
    يادم باشه اين كامنتو واسه غزلم بذارم!
    (اين ايميل زوركي پر كردن هم بسي چيز مزخرفي مي باشد!!)
    ضمنا اين خطاي تند كامنت مي ذاريم ديگه يعني چه؟!!!!

  6. بلفی

    اینجا رو چند روزه که پیدا کردم و دارم آرشیو رو می خونم.
    روند شکل گیری شخصیتت تو این چهار سال جالبه برام.
    ولی به یه تناقض رسیدم:
    یه جایی می گی که اگه کسی از آشناها اینجا رو پیدا کرد به روت نیاره و در یه جای دیگه شاکی هستی از اینکه چرا یک آشنا که اینجا رو می خونده بهت نگفته!
    حالا تکلیف آشناها چیه این وسط؟ 😉

  7. مرتضي

    سلام ! يه اتفاق خيلي جالب افتاد ! امروز مثه خيلي روزاي ديگه خيلي حالم گرفتس (و بود !) فردا آزمون دارم … خيلي از كتابام مونده … (من كنكوريم آخه !) … گوشيم يه هفتس خراب شده … و …!
    بعد الآن تو گوگل سرچ كردم «خدايا چه كنم» ! باورتون مي شه ؟! بعدش رسيدم به اينجا و پستي كه در مورد همين اتفاق نوشته بوديد !
    خيلي جالبه نه ؟! اين دومين نفريه كه «خدايا چه كنم» رو سرچ كرده و به اينجا رسيده !!!
    موفق باشيد …!

برای نارنجی خانوم پاسخی بگذارید لغو پاسخ