ديروز از طرف خوابگاه رفتيم کاخ-موزهي سعد آباد دوري زديم. بعد از مدتي در مرکز شهررو در آلودگي و ازدحام مابين ميدون و چهارراه وليعصر گرديدن فرصتي پيش اومد تا مدتي رو در يک فضاي تروتميز، بيسرصدا و البته شيک سر کنم. گردش بيدردسري بود. با يکي از هماتاقيها و بههمراه يک عدهي ديگه از همخوابگاهي با اتوبوس رفتيم و بعد از ظهر هم با همون اتوبوس برگشتيم. از مجموعهي کاخها و موزههاي سعدآباد چندتاييشو ديديم و صفايي کرديم. از قسمتهاي جالب اين گردش ديدن پيرمردي بود که 101 سالش بود و وقتي ما، جماعت جوانان ميانسال رو مقابل نمايشگاه آثار فرشچيان ديد، کمي برامون روي منبر رفت و نطق جالبي کرد. فيلمشو ميتونيد از اينجا دانلود کنيد.
پينوشت: جونم در رفت تا فيلمه آپلودشد! اينم از عجايب اينترنت ايراني است که با انواع و اقسام پراکسيها و رهبُرها معلوم نيست چه بلايي سرش اومده!
😦
فوق العاده قشنگه…