اينبار به مشهديترين شکل ممکن (استفاده از حداکثر امکانات و خرج کمترين ميزان پول) مسافرتم رو انجام دادم. بهجاي سفر با قطار اتوبوس رو انتخاب کردم:
1- به جاي سپردن به تمام آژانسهاي دوروبر براي گرفتن بليط و از يک هفته زودتر اقدام کردن، رفتم ترمينال و براي فرداش بليط گرفتم.
2- در حاليکه زمان سفر با اتوبوس و قطارهاي معمولي (نه توربوترن) تقريبا يکسانه هزينهي بهترين اتوبوس کمتر از نصفه بهترين قطاره.
به عنوان اولين سفر طولاني اتوبوسيام بايد بگم به اون وحشتناکياي که فکر ميکردم نبود. بعد از يک ساعتي چرخيدن و سوال اينکه چجوري بخوابم، دستامو کجا بذارم، سرمو کدوم وري بذارم، پاهاي درازمو کجا جا کنم، بالاخره رسيدم به جايي که از هر نيمساعت يکربعشو خواب بودم و اين براي مني که توي قطار روي تخت هم خوب نميخوابم قابل قبوله. جادهها نسبتا خلوت بودن و هيچ مورد ترس و وحشت ِ تصادفي هم روئيت نشد، فقط جادهها ناهموار بود و موجب تکون خوردن خيلي زياد اتوبوس ميشد که اونم برميگرده به زادهي آسيا بودن و جبر جغرافيايي! بعد از رسيدن به مقصد در حاليکه 13 ساعت متوالي نشسته بودم، ساکم نسبتا سنگين بود و شديدا هم احتياج به تخليه داشتم، به مشهدي بازيام ادامه دادم و با مترو و يک کورس تاکسي خودمو رسوندم به خوابگاه. تجربهي بدي نبود، اگر سبک سفر کنم و بتونم يک همراه سفر براي سرگرم شدن براي خودم جور کنم فکر کنم اين مدل سفر با هزينهي کم و فاصلهي کم بين تصميم تا پيادهسازي روش خوبي باشه.
ببين تو با سه تومن ميتوني قطار درجه يک شش تخته سوار بشي. من تجربه کردم خيلي بهتر بود
ارزون ترين قطار خوب سه تومان ار ارزان ترين اتوبوس بد ارزان تره. هنوز خیلی هم مشهدی نشدی!