Wind of Change

امشب آخرين شب حضور من در مشهده و ضمنا آخرين شب پخش نرگس* هم هست، به مناسبت چنين تقارن ميموني يک تصميم بزرگ گرفتم. تصميم گرفتم، روبط مجازي‌مو محدودتر کنم و درمقابل روابط واقعي مو گسترش بدم. با کساني در دنياي مجازي رابطه داشته باشم که حاضر باشند در واقع هم منو به همون اندازه بپذيرن. بايد پذيرفت که پشت اسم پسرشجاع يا پشت آي‌دي فلان يک شخصيت واقعي با خواسته‌هاي واقعي نهفته و من اون آدم هستم! روابط مجازي جايگزين روابط واقعي نيستند بلکه در بهترين حالت مي‌تونند مکمل هم باشند. پس اگر برخورد سردي از من در دنياي مجازي ديديد بدانيد و اگاه باشيد که در دنياي واقعي با من به سردي برخورد کرده‌ايد. من حاضر نيستم کسي رو که حاضر به پذيرفتنم دردنياي واقعي نيست دردنياي مجازي بپذيرم و به همين دليل امروز يکي دوستان قديمي مسنجرم، يک دختر به قول خودش محافظه‌کار رو Delete کردم. به‌نظرم ما آدم‌ها همونقدر که مي‌تونيم از وجود همديگه در دنياي مجازي استفاده کنيم به همون مقدار هم مي‌تونيم و لايقيم که درواقع هم درکنار هم باشيم.
نسيم خنک و مفرحي مي‌ياد، به‌طوري که آدمو وسوسه مي‌کنه بگه wind of change! چرا که نه! حالا که خيلي از چيزها قراره در زندگي من تغيير کنه اين هم در ‌کنارش.
چه از جهت چنين تصميمي، چه به دليل شرايطي که در تهران خواهم داشت، احتمالا رويه‌ي به‌روزرساني اينجا در روزهاي آينده تغيير خواهد کرد.

*شوخي بود البته. تا به حال يک قسمت هم از نرگس رو نديدم.

9 دیدگاه

دسته آينده, انديشه, بلاگستان, دوستان

9 پاسخ به “Wind of Change

  1. SoloGen

    جالب است. نمی‌دانم ایده‌ی خوبی باشد که آدم بخواهد همه‌ی دوستان مجازی‌اش را به دنیای واقعی هم بکشد. برعکس‌اش هم همین‌طور.
    در واقع من دوستانی دارم که واقعی‌شان به‌تر از مجازی‌شان است. دوستان بسیار زیادی هم دارم که تنها مجازی هستند.
    (البته لفظ دوست مجازی دقیق نیست. منظور دوست‌ای است که در فضای شبکه‌ای و از پشت کامپیوتر با او دوست‌ام. رسانه مجازی است وگرنه دوستی که همان است کم و بیش).
    اما یک نکته …
    من تعدادی از به‌ترین دوستان‌ام را از طریق رابطه‌ی مجازی خیلی شناختم. یعنی صمیمیت را رابطه‌ی مجازی ایجاد کرد.

    در مورد آن دختری هم که پاک‌اش کردی: خوب کردی!

  2. M.B.E

    ما که نزدیکش را خیلی تجربه نکردیم
    که به ما گفته بودند:
    دوری و دوستی
    اما امیدوارم برای تو تجربه خوبی باشد

  3. سمیرا

    بعضی از دوستان من در دنیای واقعی، که اصلا پایه ارتباط مجازی نیستند. و حضور ضعیف و ناشیانه و نامرتب و ناقصشون در وب حوصله من رو سر می بره.
    بعضی از کسانی که در دنیای مجازی باهشون ارتباط دارم هم یا از بس از دنیای واقعی فاصله داشتن یا کلا سعی نکردن فعالیت چشمگیری در برقراری پیوندهای اجتماعی داشته باشن، و بی تجربگی و خجالت و دستپاچگی و ناشیگریشون حوصلم رو سر میبره.
    اگر آدم با یکی در یه دنیایی دوست میشه، از شرایط اولیه این دوستی احترام متقابله و توافق در رعایت قواعد و قراردادهای اجتماعی. تو ممکنه با کسی که در دنیای مجازی دوستی در دنیای واقعی به توافق لازم نرسی.
    تو خودت ممکنه از ارتباط با یکی از دوستان مجازی ات در دنیای واقعی حال نکنی.
    مثلا اگه انتظار تو رو در روزهای تولدت و نوروز یا بیماری و … با فرستادن کارت و پیام تبریک از طریق ای میل برآورده میکرده، انتظار تو در دنیای واقعی که گرفتن گل یا هدیه یا اینکه به دیدنت بیاد رو برآورده نکنه.
    یا مثلا اگه موقعی که ناراحتی با یکی دو ای میل سعی می کرده دلداریت بده و آرومت کنه، در دنیای واقعی با اینکه تو دلت بخواد به سراغت نیاد، بغلت نکنه یا دستت رو نگیره که آروم بشی.
    یا خیلی چیزهای دیگه که الان به نظرم نمی رسه بنویسم یا اصلا تجربه نکردم.
    تو با انسان در این ارتباطها سر و کار داری نه رباط. به نظر من کمی بیشتر انعطاف داشته باش، حکم کلی نده، به کارت نمیاد. انسانها رو یه توده فشرده به نام مغز با روح و احساس در نظر بگیر که به تعدادی که روی زمین وجود دارن، متفاوتن و تو نمی تونی یک کاسشون کنی.

  4. دختر كه پاكش كردي

    منطقي ش اينه كه ادم وقتي يه منشي استخدام ميكنه نبايد توقع داشته باشه كه يه روز اگه بهش گفت برو چايي بيار بره بياره.منطقيش اينه كه وقتي ادم بايه نفر تو دنياي مجازي دوست ميشه تعهد نداده كه اين دوستي به دنياي حقيقي هم كشيده ميشه..همونطور كه از اون طرف هم صادقه.منطقيش اينه كه: «اگر آدم با یکی در یه دنیایي دوست میشه، از شرایط اولیه این دوستی احترام متقابله و توافق در رعایت قواعد و قراردادهای اجتماعی».اما وقتي ادم بايه پسر بچه ي لجباز روبه رو ميشه بايد سه ساعت براش توضيح بده كه چرا تو لغت نامه ي اون يك سري چيز ها تعريف نشده و در نهايت هم متهم بشه به:مشكل رواني داشتن، خودخواه بودن،متعصب و خشك بودن،و..و.. هزار چيز ديگه اي كه بعد از سه سال تحمل شنيدنش برات كمي سخته

  5. skoy

    اتفاقا منم مدتیه دارم به این فکر میکنم که وابستگی مو به دنیای قشنگ مجازی کم کنم و بیشتر سعی کنم که در دنیای واقعی و با واقعیت های آن (هر چند که چندان زیبا نباشن) زندگی کنم. یه جورایی دیگه به آدمای تو دنیای مجازی اعتماد ندارم، حرف ها و لبخند ها و دوستی هاشونو باور ندارم.

  6. akram

    سلام
    از لینکاتون حدس می زنم بچه فردوسی هستید و اونم از بچه های جهاد.
    چیزی که مهمه ارتباطه اونم ارتباط.

  7. u2khtarManPesar

    به نظرِ من جدا از مسائلی که مطرح شد این جور روابط می توونه خیلی مفید باشه(از اوون مفید ها که یه بار تجربه کردنش بسه)مفید از این نظر که آدمها توزندگی ِ واقعی خیلی راحت تظاهر می کنن ولی تو دنیای ِ مجازی به قول ِ کامنت ِ قبلی چون هیچ نوع تعهدی برای ِ خودشون قائل نیستن(مخصوصا افرادی که به طورِ ناشناس یا بی نام واردِ چَت می شن) ممکنه تو کلامشون از هر لغتی برای تحقیر و زیرِ سوء ال بردنِ شخصیتِ طرفِ مقابل استفاده کنند!که این جور افراد سود جو البته فرقی نمیکنه در کدووم مرحله ی تحصیلی باشن یا چه موقعیتِ شغلی!این جور آدمها رفتارِشون نتیجه ی عقده های روانیه که شاید از دوران کودکی اذ یتشون می کنه! به هرحال خوبه چون ازون تجربه هاست که برای بدست اآوردنش ضرر نمی کنی!(به دخترها توصیه میشه احساساتی برخورد نکنن چون ممکنه ضربه های روحی شدیدی رو متحمل شن!)

  8. يه هموطن از كرمانشاه

    سلام خسته نباشید.
    به نظرم رسید بتوانم سوالی مهم از شما بپرسم:
    می شود لطف کنید اطلاعاتی در مورد چگونگی عضو شدن در سازمان جاسوسی ایران را به من بدهید؟

  9. بازتاب: امان از بالاترين « پسريخی

برای u2khtarManPesar پاسخی بگذارید لغو پاسخ